تاریخ: ۰۴ تير ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۵:۴۶
بازدید: ۲۳۲
کد خبر: ۴۲۷۶۷
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

عرضه بورسی، پادزهر «بازار سیاه»

می متالز - یکی از دلایل مهم بروز شوک‌های قیمتی آن هم در خصوص کالاهای اساسی که از یارانه‌های دولتی مانند ارز ارزان برخوردار هستند، نبود نظارتی جامع بر سیستم عرضه و تقاضاست. به گونه‌ای که حتی فرهاد دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز بدون وجود این نظارت جامع، تخصیص ارز دولتی به کالاهای اساسی را بیهوده می‌داند. این در شرایطی است که دولت می‌تواند از کانال بورس کالا به این سیستم نظارتی دست یابد.
عرضه بورسی، پادزهر «بازار سیاه»

به گزارش می متالز، عرضه کالاهای اساسی در بورس کالا اتفاقی است که «ابوالقاسم عربیون»، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر در حوزه اقتصاد کشاورزی، مزیت اصلی آن را «شفافیت در قیمت‌ها» می‌داند. همچنین تاکید می‌کند عرضه کالاها در بورس باعث از بین رفتن بازار سیاه نیز خواهد شد، در ادامه گفتکو با او را می‌خوانید:

 

عرضه کالاهای اساسی همچون برنج، گندم و شکر در بورس کالا چه مزیت‌هایی دارد؟

ابتدا به یک نکته اساسی اشاره کنم؛ مزیت اصلی عرضه کالاهای اساسی در بورس کالا، شفافیت در قیمت‌ها و در عرضه و تقاضا است و همین شفافیت برای هر تجارتی مزیتی بزرگ به شمار می رود.

نکته بعدی این است که عرضه کالاهای اساسی در بورس باعث رقابت پذیری نیز خواهد شد. فضای بورس این اجازه را خواهد داد هر فردی که تلاش کند، می‌تواند بازار و یا مشتریان بیشتری به دست آورد و یا کالاهای بیشتری را مبادله کند. بورس به تنظیم قیمت‌ها نیز کمک می‌کنند که این نیز هم به نفع تولید کننده است و هم به نفع عرضه کننده که در نهایت به نفع مصرف کننده خواهد بود. همچنین از مزایای دیگر استفاده از سازوکار بورس این است که حلقه‌های واسطه را کم می‌کند و امنیت را در مبادلات بالا می‌برد.

 

تأثیر عرضه محصولات اساسی در بورس کالا در تنظیم قیمت‌ها را چقدر می‌دانید؟

همین چند اصلی که اشاره کردم، تضمین کننده این است که سازوکار عرضه و تقاضا در قیمت‌ها اثرگذار باشد. این اصول به صورت خودکار به مخاطبان و کسانی که در این بازار سهیم هستند، کمک می‌کند و در «بازار شناسی» و «محیط شناسی بازار» نیز مفید است. نکته بسیار مهم دیگر این است که عرضه کالاها در بورس باعث از بین رفتن بازار سیاه نیز خواهد شد. در این صورت است که میزان تقاضا و عرضه واقعی تشخیص داده می‌شود و قیمت واقعی اجناس در بورس کالا کشف می‌شود. باید متوجه این موضوع باشید که قطعاً بورس کالا با بازار سیاه و دلالی خیلی تفاوت دارد. وقتی کالایی در عرض ۱۰ دقیقه در بورس کشف قیمت می‌شود، نشان از شفافیت و قابل اعتماد بودن آن بورس است.

یکی از معضلاتی که سال گذشته دولت با آن روبرو شد تخصیص بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان ارز دولتی برای واردات کالاها بود که در مقابل هیچ ارزانی را برای مصرف‌کنندگان به ارمغان نیاورد. هنوز هم دولت با این مشکل روبروست و به گفته وزیر اقتصاد، اگر سیستم جامع نظارت وجود نداشته باشد؛ تخصیص ارز دولتی به کالاهای اساسی نیز بیهوده است. در این شرایط ابزاری که می‌تواند به داشتن نظارت جامع دولت بر عرضه کالا کمک کند؛ بورس کالاست.

 

آیا در دولت عزم کافی برای واگذاری تعیین قیمت کالاها با مکانیزم بازار وجود دارد؟

اگر تغییرات ساختاری در بدنه تصمیم‌گیری، تصمیم سازی و مدیریت در همه حوزه‌های تولید و فن آوری محصولات داشته باشیم و به یک بازنگری کلی دست بزنیم می‌توانیم موفق باشیم و به اقتصاد کشور کمک کنیم. اولین بازنگری نیز همین نکته است که شما به آن اشاره کردید، که دیگر در سازمان‌ها در مورد محصولات و کالاها تصمیم گیری نشود و این روال عرضه و قیمت‌گذاری به عرضه و تقاضا محول شود. باز هم به این نکته اشاره می‌کنم که حداقل‌ترین نکته مثبت ورود محصولات به بورس این است که به شفافیت، جهت‌گیری‌های کلان اقتصادی و توسعه بازار نیز کمک بزرگی می‌کند.

 

چرا حداقل؟

برای اینکه اگر بیماری‌های اقتصادی که در کشور ما وجود دارد، بهبود یابد و بتوانیم از مدیران خلاق در هر بخشی استفاده کنیم یقیناً و مطمئناً آن بخش‌ها در بازار نیز کارایی بیشتر و بهتری خواهند داشت. در این بین ما به بازار سرمایه نیاز داریم چون «تغییر در رفتار» به وجود می‌آورد و اگر آرام آرام بازار کالاهای اساسی، بورسی شود از رفتارهای «سنتی بازاری» به رفتارهای نوین «بازاریابی» می‌رسیم که حرکت‌های مثبتی هستند. البته اگر درست عمل کنیم و وارد بحث‌های حاشیه‌ای نشویم.

 

ابزارهای موجود در بورس برای عرضه کالاهای اساسی چقدر کارآمد است؟

هرچند در حال حاضر ابزارهای مؤثری در بازار داریم ولی در بحث‌های اقتصادی کلان کشور باید به سمت تغییر در اصول و مکانیسم‌ها هم برویم، به عبارتی دیگر در «مدیریت راهبری» تغییرات ایجاد کنیم و به دانش سنتی بسنده نکنیم.

باید به جای رفتن به سمت فضای قرمز به سمت «استراتژی‌های آبی» حرکت و فضاهای جدید را تجربه کنیم. حتماً و باید در بحث عرضه و تقاضا به سمت تکنولوژی‌های برتر مانند بورس کالا برویم. تغییر فضا، امکانات و سرعت ما را چند برابر می‌کند و موقعیت‌های ما را نیز تغییر می‌دهد. ما نباید بحث بازار سرمایه را یک نهاد مجزا فرض کنیم بلکه باید به آنها نگاه «نت ورک» داشته باشیم و بر اساس آن طراحی صورت دهیم و از آن در جهت بهبود اقتصاد استفاده کنیم.

 

پیشنهاد مشخص شما در خصوص استفاده بهتر از بازار بورس چیست؟

اولین چیزی که به آن ایمان دارم بحث «ساختارهای مدیریتی» است که باید تغییر کند. اقتصاد ایران باید از فضای سنتی کنونی خارج شده و فضاهای نوین را رصد کند. مثال خوب این بحث همین بورس کالا است، اگر آمریکا را نگاه کنید خواهید دید که تمام کشاورزان هر صبح از طریق اینترنت، بورس را پیگیری می‌کنند که قیمت ذرت یا گندم چقدر مثبت یا منفی شده است. اتحادیه صنفی نیز به عنوان وکیل کشاورزان هر وقت شرایط را مناسب دید کالا را عرضه می‌کنند. در آنجا «نظام صنفی» شکل گرفته است اما متأسفانه ما نه نگاه صنفی داریم و نه مدرن کار می‌کنیم. ما نیازمند یک نظام صنفی پیوسته که موکل کشاورزان باشد؛ هستیم. اگر بتوانیم این گام را برداریم و سپس سیاست‌های درستی اتخاذ کنیم و اصول و مکانیسم‌های خوبی طراحی کنیم، همه چیز بر اساس اصول پیش خواهد رفت که متأسفانه این تفکر جامع را نداریم.

 

آیا معتقدید بازار سنتی کالاهای اساسی باید کامل جمع و عرضه فقط از طریق بورس صورت گیرد؟

ما اصطلاحی داریم به معنی «مرحله گذار». این امکان به‌هیچ‌وجه وجود ندارد که به‌صورت یک‌دفعه از سنت به مدرنیته برسیم. هر بار نیز که در تلاش بودیم تا این اتفاق به‌صورت یک‌باره بیفتد، جواب معکوس گرفته‌ایم. باید جامعه و دست‌اندرکاران تولید، عرضه و تقاضا را به بلوغی برسانیم تا مبانی لازم فکری را کسب کنند، در این صورت است که جامعه شیوه جدید و مدرن را انتخاب خواهد کرد اما متأسفانه هنوز به آن بلوغ فکری موردنظر نرسیده‌ایم. واقعاً چند درصد جامعه دانش بازاریابی مدرن دارند؟ آیا در این شرایط می‌شود به‌یک‌باره انقلاب اقتصادی ایجاد کرد و سنت را کنار گذاشت؟ هرچقدر کارایی ابزارهایی چون بورس کالا بیشتر شود، مدنیت آن جامعه و اقتصاد نیز بیشتر خواهد شد و به استانداردهای جهانی نزدیک‌تر می‌شود و این ما را به سمت پایداری اقتصادی سوق می‌دهد.

عناوین برگزیده