تاریخ: ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ ، ساعت ۲۰:۳۲
بازدید: ۴۰۶
کد خبر: ۸۸۲۶۶
سرویس خبر : متالورژی و مواد
مدیرعامل شرکت ریخته‌گری تراکتورسازی ایران مطرح کرد:

قطعات چدنی جایگزینی ندارند

می متالز - صنعت ریخته‌گری ایران به‌ویژه در حوزه چدن، به دلیل افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی، قابلیت مناسبی را برای تولید و صادرات پیدا کرده است؛ در عین حال عده‌ای از تولیدکنندگان قطعات چدنی، معتقد هستند که اگرچه کاهش واردات قطعات، این فرصت را به تولیدکنندگان داده است تا سهمی از بازار داخلی را در اختیار بگیرند ولی به همان نسبت، افزایش قیمت مواد اولیه و ملزومات این صنعت و کمبود نقدینگی، قدرت تولید را به‌ویژه درباره شرکت‌های کوچک و متوسط کاهش داده و آنها را برای ادامه فعالیت دچار مشکل کرده است.
قطعات چدنی جایگزینی ندارند

به گزارش می متالز، با توجه به اهمیت این موضوع و آگاهی از وضعیت صنعت ریخته‌گری در ایران و جهان، گفت‌وگو با عبدالرحمان ارشدی، مدیرعامل شرکت ریخته‌گری تراکتورسازی ایران که یکی از شرکت‌های با سابقه و موفق در حوزه تولید قطعات ریخته‌گری در کشور است، به شرح ذیل است:
 

در یک نمای کلی وضعیت بازار ریخته‌گری در دنیا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

براساس آمار منتشر شده جهانی در سال ۲۰۱۸میلادی، در این سال حدود ۱۱۳میلیون تن قطعه در دنیا تولید شده است که این میزان تولید، نسبت به سال پیش از آن، حدود ۶درصد رشد داشته و از این میزان تولید، حدود ۴۷تا ۵۰میلیون تن آن مربوط به تولیدات کشور چین و بقیه آن، مربوط به سایر کشورها است. این آمارها همچنین نشان می‌دهد که از میزان تولیدات ریخته‌گری ۷۰درصد مربوط به چدن و ۳۰درصد مربوط به فولاد و سایر فلزات است.
 

ایران از این تولیدات چه سهمی دارد؟

در کشور ما ظرفیت منصوبه ریخته‌گری براساس واحدهای ثبت شده، چیزی در حدود یک میلیون تن است که البته تولید واقعی و ظرفیت عملی در این‌باره، ۵۰درصد این مقدار یعنی حدود ۵۰۰هزار تن قطعه ریخته‌گری شده است. میزان تولیدات ریخته‌گری در کشور ما وابستگی مستقیمی به فعالیت صنعت خودرو دارد و با توجه به اینکه این صنعت، تقاضامحور است، وقتی صنایع خودروسازی کشور فعال‌تر هستند، میزان تولید قطعات ریخته‌گری نیز افزایش پیدا می‌کند و صنعت ریخته‌گری به تبع آن، شکوفاتر می‌شود.
 

این موضوع صحت دارد که بیشترین مصرف قطعات چدنی در صنایع خودروسازی این است؟

به‌طور قطع در کشور ما مهم‌ترین مصرف‌کننده قطعات ریخته‌گری‌، صنایع خودروسازی هستند ولی وضعیت این صنعت در ایران در مقایسه با سایر کشورها تفاوت‌هایی نیز دارد. درواقع، در دنیا از میزان تولید قطعات ریخته‌گری، تنها حدود ۳۰درصد جذب صنعت خودرو شده و ۷۰درصد جذب صنایع دیگر می‌شود ولی این میزان در کشور ما دقیقا برعکس است و ۷۰درصد تولیدات این صنعت، به قطعات خودرو اختصاص دارد که دلیل اصلی این تفاوت، سطح فناوری و گسترش صنایع دیگر در کشورهای مختلف است. در دنیا علاوه‌بر صنعت خودروسازی، صنایع دیگری مثل صنایع نفت و گاز دارای گستردگی فراوانی هستند و این قابلیت را دارند که موجب رونق صنایعی مثل ریخته‌گری شوند.
 

با توجه به رکود نسبی صنعت خودرو در کشور ما، میزان تولید قطعات ریخته‌گری چه تغییراتی داشته است؟

طبیعتا با توجه به اینکه صنعت خودرو در کشور ما از سال گذشته و سال قبل‌تر از آن وارد مرحله رکود شده و کاهش تولید داشته است، تقاضای بازار و نیاز آن نیز کاهش پیدا کرده است. تاثیر این کاهش به نحوی بوده است که مثلا درباره قطعاتی که ما برای این صنعت با تیراژ ۱۲۰هزار تولید می‌کردیم، درحال‌حاضر میزان تولید به یک‌سوم کاهش پیدا کرده است. در بهترین سال‌ها که حدود 2میلیون دستگاه خودرو در کشور تولید می‌شد، سهم ایران از بازار ۱۰۰میلیون دستگاهی خودروی دنیا، حدود ۲درصد بود ولی این میزان در سال‌های اخیر با توجه به کاهش تولید خودرو در کشور، به زیر یک‌درصد کاهش یافته است.
 

کشور ما در صادرات قطعات ریخته‌گری چگونه عمل کرده است؟

حقیقت این است که درحال‌حاضر شرکت‌های کمتری در این حوزه در کشور وجود دارند که قابلیت صادرات داشته باشند و به همین دلیل کل صادرات ما زیر ۲۰هزار تن تخمین زده می‌شود که از این میزان، ۴۰درصد کل صادرات قطعات خودرو مربوط به بنگاه ما است. شرکت ریخته‌گری تراکتورسازی ایران که به دلیل توفیق در امر صادرات، به تازگی به عنوان صادرکننده نمونه ملی نیز در این حوزه انتخاب شد، درحال‌حاضر مقادیری در حدود ۳۰ تا ۳۴درصد درآمد حاصل از فروش خود را از طریق صادرات به ‌دست می‌آورد.
 

بسیاری از شرکت‌های ریخته‌گری از قیمت و دسترسی به مواد اولیه گلایه‌مند هستند؛ شرکت شما در این زمینه مشکلی ندارد؟

شرایط افزایش قیمت و نیز کاهش دسترسی به مواد اولیه، مشکلی است که برای همه شرکت‌های ریخته‌گری وجود دارد. حقیقت این است که این صنعت از نظر تامین مواد اولیه به رونق صنایع دیگر وابسته است. وقتی صنایع خودروسازی در کشور فعال می‌شوند، در کنار تولیدات خود، ضایعات و قراضه‌ای نیز تولید می‌کنند که این ضایعات به عنوان مواد اولیه به مصرف صنایع ریخته‌گری می‌رسد.
بنابراین درحال‌حاضر کاهش تولیدات این صنایع، باعث کاهش میزان قراضه و افزایش قیمت مواد اولیه مورد نیاز ما شده است. از طرف دیگر وقتی صادرات فولاد دچار مشکل است و تولید کاهش می‌یابد، باعث افزایش قیمت قراضه و بروز مشکلاتی در تامین آن می‌شود. ما درحال‌حاضر، قراضه مورد نیاز خود را با 4برابر قیمت سال۱۳۹۶ خریداری می‌کنیم و این موضوع علاوه‌بر اینکه کاهش حاشیه سود تولیدکننده را به دنبال دارد، باعث افزایش قیمت تمام شده محصولات تولیدی ما نیز می‌شود.
 

گروهی از صنعتگران حوزه ریخته‌گری معتقد هستند تحریم‌ها باعث رونق صنعت ریخته‌گری کشور شده و عده‌ای، این اتفاق را برای صنعت ریخته‌گری زیان‌آور توصیف می‌کنند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

اعمال تحریم‌ها بر ضد کشور، درباره صنعت ریخته‌گری می‌تواند مانند یک تیغ دو لبه عمل ‌کند و استفاده مثبت از این موقعیت به وجود آمده، شرایط و ویژگی‌های خاص خود را دارد. یعنی اگرچه افت ارزش پول ملی یا به عبارتی افزایش قیمت ارز، باعث رونق گرفتن صادرات و از رونق افتادن واردات می‌شود و حتی برخی کشورها گاهی به طور عمد تلاش می‌کنند تا ارزش پول ملی‌ خود را پایین نگه دارند تا بتوانند بازار صادرات را به‌ دست آورند‌ ولی این موضوع در شرایطی قابل اجرا است که بنگاه‌های اقتصادی موردنظر شرکت‌های ریخته‌گری آمادگی و شرایط ورود به عرصه صادرات را داشته باشند.
صنعتگرانی می‌توانند از این شرایط نهایت بهره را ببرند و از این فرصت ایجاد شده استفاده کنند که اولا به لحاظ عملی توانایی صادرات را داشته و این قابلیت را در محصولات تولیدی خود ایجاد کرده باشند و ثانیا نیازهای وارداتی خود را داخلی‌سازی کرده و از قبل تمهیداتی برای این‌کار اندیشیده باشند.
درواقع، در این شرایط تولیدکنندگانی موفق خواهند بود که بتوانند مواد اولیه را به شکل حداکثری از منابع داخلی تامین کنند و از فرصت ورود به بازارهای خارجی نیز به نحو مطلوب بهره ببرند. تحریم‌ها و افزایش قیمت ارز باعث شده‌اند که محصول تولیدی کشور ما در دنیا علاوه‌بر اینکه از نظر کیفیتی و ارسال به موقع دارای مزیت باشند، مزیت قیمتی را نیز به خود اختصاص دهند اما اگر تولیدکننده‌ای قابلیت صادرات نداشته باشد و برای ادامه فعالیت خود با چالش‌های متفاوت دست و پنجه‌نرم کند، نمی‌توان در شرایط تحریم نیز از او انتظار سودآوری داشت.
 

آیا برنامه‌ای برای ورود به عرصه ریخته‌گری فولاد دارید؟

شرکت ما از ابتدای شروع به فعالیت تا به امروز به عنوان یک واحد چدن‌ریز و تولیدکننده قطعات چدنی شناخته می‌شود و در شرایط فعلی نیازی برای ورود به بحث‌ ریخته‌گری فولاد وجود ندارد. البته این امکان و قابلیت برای تولید ریخته‌های فولادی در شرکت ما وجود دارد ولی ما از این قابلیت فقط برای مصارف داخلی شرکت استفاده می‌کنیم.
 

آینده صنعت ریخته‌گری چدن در دنیا را چطور ارزیابی می‌کنید‌؟

وقتی صنعت چدن را در ۵۰ سال گذشته مرور می‌کنیم، می‌بینیم که این صنعت در این مدت همواره در حال گسترش بوده است و در بسیاری موارد مشاهد می‌کنیم که با توجه به قابلیت‌های ساختاری، چدن جایگزین فولاد شده است در حالی که نمونه برعکس آن را در این صنعت نمی‌بینیم. مثلا میل‌لنگ که قطعه فورج فولادی است را به صورت ریخته چدنی تولید کردیم و جایگزین نمونه فولادی کرده‌ایم. ویژگی‌های موجود در قطعات چدنی، هنوز جایگزینی ندارد و به نظر نمی‌رسد که به این زودی‌ها هم جایگزینی برای آن وجود داشته باشد. بنابراین می‌توان پیش‌بینی کرد که این صنعت در سال‌های آینده نیز همچنان با پیشرفت و توسعه همراه خواهد بود و به نظر نمی‌رسد که نگرانی خاصی درباره رکود بازار آن وجود داشته باشد.
 

به نظر شما درحال‌حاضر بزرگ‌ترین مشکل صنعت ریخته‌گری کشور چیست؟

بدون تردید درحال‌حاضر بزرگ‌ترین مشکل ما در صنعت ریخته‌گری کشور، مربوط به نقدینگی واحدهای تولیدی است که چالش‌های جدی و بزرگی را برای تولیدکنندگان ما ایجاد کرده است.
براساس بررسی‌های انجام شده نقدینگی موجود در جامعه حدود 2میلیون میلیارد تومان است ولی ۷۰درصد از این نقدینگی سود سپرده‌های بانکی است و نمی‌تواند حمایت از تولید را شکل بدهد زیرا پول به جای حرکت در مسیر تولید، تبدیل به سپرده می‌شوند تا سپرده‌گذار بتواند ۱۵درصد بهره بگیرند. بر اساس همین بررسی‌ها، در هر ساعت ۴۹میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه می‌شود و این درحالی است که واحدهای تولیدی برای تامین نقدینگی دچار مشکل هستند.
 

چه راهی برای حل این مشکل وجود دارد؟

آنچه با توجه به موقعیت کنونی به نظر می‌رسد این است که باید سیاستی از سوی نهادهای بالادستی اندیشیده شود که نقدینگی موجود در کشور به سمت تولید هدایت شود نه اینکه به عنوان سرمایه‌ای راکد در اختیار بانک‌ها قرار گیرد. حل این مشکل نیاز به یک راهکار عملی و قابل اجرا دارد و گرنه با شعار چیزی درست نمی‌شود. سیاست‌های کشورهای موفق در این زمینه نشان می‌دهد که بازار کشور باید از قاعده عرضه و تقاضا تبعیت کند و هرگونه دخل و تصرف اجباری و دستوری، اقتصاد را دچار مشکل می‌کند. نتیجه اعمال قیمت‌های دستوری در این حوزه و نمونه آن را در مواردی مثل خرید و فروش مواد اولیه، بدون تولید و فقط برای کسب سود بیشتر می‌بینیم. در این موارد استفاده از رانت ایجاد می‌شود، درحالی که اگر هم قرار باشد رانتی بدهند باید آن را به تولیدکننده واقعی اختصاص بدهند که تولیدکننده برای تولید تشویق شود و در پی آن، اشتغال، تولید و سودآوری برای کشور ایجاد شود.

عناوین برگزیده